نظریه انتقادی با یک انتقام برمی گردد
انتشار: دی 25، 1403
بروزرسانی: 26 خرداد 1404

نظریه انتقادی با یک انتقام برمی گردد


دیروز توضیح دادم که چگونه تجربه شخصی من را به انجام "کار" و نوشتن سوق داد بی قانون. آن تحقیق تفاوت های نگران کننده ای را نسبت به زم، که من در اوایل دهه ۲۰۰۰ در دانشکده حقوق بودم، آشکار کرد. در آن زمان، نظریه انتقادی یک نیروی صرف شده بود. اما اکنون "نقدها" بازگشته اند، حتی قوی تر، و نه فقط در بخش های ادبیات و جامعه شناسی.

مطالعات حقوقی انتقادی (CLS)، که در دهه 1970 توسعه یافت، می آموزد که قو،ن سوگیری ها را علیه گروه های به حاشیه رانده شده و در نتیجه وضعیت موجود را حفظ می کنند. محققان CLS همچنین فرمالیسم را مورد انتقاد قرار می دهند که به نظر آنها تمرکز بیش از حد بر تحلیل منطق دکترین ها، اصول و متون بدون در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی و سیاسی گسترده تر است. از دیدگاه آنها، قانون صرفاً تدوین ترجیحات فرهنگی و سیاسی صاحبان قدرت است.

در سال 1973، دریک بل، اولین استاد سیاه پوست دانشکده حقوق هاروارد، نوشت که نژادپرستی یک ویژگی دائمی زندگی آمریکایی است که تحت ساختارهای قانونی موجود قابل اصلاح نیست. پس از اینکه او هاروارد را ، کرد و رئیس دانشگاه اورگان شد، دانشجویان شروع به اعتراض به عدم تنوع دانشکده حقوق خود ،د. این بررسی حقوق هاروارد از بل دعوت کرد تا پیشگفتار معتبر جلد دیوان عالی آن در سال 1984 را بنویسد و به او این امکان را می دهد که از سختگیری های آکادمیک چشم پوشی کند و در عوض نظریه های شکایت نژادی خود را به ،وان روایت های تمثیلی ارائه کند. بنابراین، آن سازندگان حرفه ای به جریان سازی ایده هایی که تبدیل به CRT می شد کمک ،د.

در سال 1989، کیمبرله دبلیو کرنشاو، شاگرد بل که استاد حقوق در دانشگاه UCLA و کلمبیا شد، کارگاهی را به افتخار او ترتیب داد که چارچوب آکادمیک جدید CRT را ایجاد کرد، اصطلاحی که به او اعتبار داده شده است. کرنشاو همچنین به خاطر معرفی و توسعه مطالعه «تقاطع پذیری»، به این م،ی که چگونه هویت های اجتماعی مختلف با سیستم های تبعیض و ستم ارتباط دارند، شناخته می شود.

محققان CRT بر اساس کار بل و کرنشاو برای جایگزینی باور سنتی آمریکا به برابری (وضعیت قانونی و فرصت) با ایده جدیدتر برابری (برابری نتیجه) ساخته شده اند. آنها ایده های عدم تبعیض، آزادی بیان، شایسته سالاری و مالکیت خصوصی را رد می کنند زیرا آنها ابزاری برای سرکوب سیستماتیک اقلیت های نژادی هستند. آن ها سیستم های نژادپرستانه را ترجیح می دهند که به گروه های «سرکوب شده» حقوق و مزایای مثبت ارائه می کنند.

اما موج CLS/CRT تاج گرفت و به نظر می رسید که از بین می رود. لیبرال های بیبی بومر که در اوا، دهه های 1990 و 2000 بر دانشکده ها تسلط داشتند، هم از فقدان سخت گیری فکری منتقدان و هم ترجیح آنها برای کنشگری بر بورس تحصیلی اخم ،د. همگروهی دانشکده حقوق من با CRT به ،وان یک تئوری حاشیه ای مواجه شد که در زمینه آکادمیک محو شده بود. و تا اواسط دهه 2010 باقی ماند، زم، که دو تحول رویکردهای متمرکز بر هویت را به منصه ظهور رساند، جایی که با تغییراتی در نحوه تربیت کودکان به آنها ملحق شد، که منجر به انحرافات درمان شناختی رفتاری در ساختارهای پیشرفته تر شد. .

اولین مورد تیراندازی به مایکل براون در آگوست 2014 در فرگوسن، میسوری بود که عصر کنونی فعالیت های عدالت اجتماعی را آغاز کرد. اگرچه تحقیقات روایت «دست ها بالا، شلیک نکنید» را که پلیس را برای تیراندازی به یک مرد سیاه پوست غیرمسلح مقصر می دانست، رد کرد، اما ترس از مجازات عمومی برای مجریان قانون عادی منجر به عقب نشینی پلیس شد. در همین حال، دانشکده های حقوق میزبان پانل ها، سخنر، ها و کنفرانس هایی بودند که مکالمات مربوط به نژاد را در ک، های غیرمرتبط ادغام می ،د.

در همان زمان، همانطور که توسط گرگ لوکیانوف و جاناتان هایت در نوازش ذهن آمریکایی، ظهور "هشدارهای ماشه" و "فضاهای امن" تأثیر منفی بر دانش آموزان داشت. "ایمنی گرایی" به یک "ارزش مقدس" تبدیل شده بود، به طوری که در حال حاضر یک سیستم اعتقادی وجود دارد که در آن مردم نمی توانند سایر نگر، های عملی و اخلاقی را پردازش کنند. هر ایده ای که عقاید از پیش تعیین شده را به چالش می کشد یا باعث می شود ،ی کمی احساس ناراحتی کند باید کنار گذاشته شود.

تجلی اولیه این پویایی در سال 2015 برای نیک، و اریکا کریستاکیس، همکاران ارشد یک کالج مس، ییل رخ داد. آنها به خاطر پاسخشان به ایمیلی که به دانش آموزان توصیه می کرد از لباس های هالووین که «از نظر فرهنگی حساس نیستند» اجتناب کنند، مورد سرزنش قرار گرفتند. کریستاکیزها دانشجویان را تشویق ،د که در گفتگوی آزاد شرکت کنند و توهین را تحمل کنند. دانشجویان آنها را متهم ،د که بار تقابل و آموزش را بر دوش اقلیت های نژادی می اندازند. چند روز بعد، 1000 دانش آموز که از طنز مصون بودند در "راهپیمایی مقاومت" علیه آنچه که یکی از معترضان به ،وان "راهپیمایی مقاومت" شرکت ،د.آب و هوای نامن، برای رنگین پوستان"

حوادث مشابهی در سراسر کشور به وقوع پیوست. همه این چیزها - لغو سیستمی استادان و اختلال در سخنرانان مهمان به دلیل نظرات "جنجال برانگیز" - یک پدیده نسبتاً جدید است. همانطور که لوکیانوف و هایدت مستند ،د، دانش آموزان «دیگر به اندازه قابل اعتمادی طرفدار آزادی بیان نیستند [they] قبل از 2013-2014 بود." این روند را با رشد بوروکراتیک در DEI که فردا در مورد آن صحبت خواهم کرد، ،یب کنید، و شما با یک طوفان غیر لیبرال کامل مواجه خواهید شد، که انتقادات ساختاری را به نفع "شمول" و کمک به دانش آموزان احساس "ایمنی" می کند. "

هنگامی که این CRT جدید راه خود را در ک، های درس و رسانه های اجتماعی باز کرد، دانشجوی، که در اوا، دهه 2010 به فعالیت های خود تشویق شدند، دانشجوی حقوق شدند. در تابستان 2021، رئیس کلمبیا، لی بولینگر، گفت که CRT "فوری و ضروری" است. در سال 2022، قانون جورج تاون شروع به ا،ام دانش آموزان به مطالعه «اهمیت زیر سؤال بردن بی طرفی قانون از طریق تأثیرات متفاوت آن بر گروه های زیردست» کرد. دانشکده های حقوق دیگری نیز به دنبال آن رفتند، دانشکده هایی که دارای جنس متفاوت بودند، مانند USC، UC Irvine، Cardozo، و کالج بوستون.

مقامات دانشکده حقوق در دانشگاه سانتا کلارا با ارسال ایمیلی، تبرئه کایل ریتنهاوس را "شواهد بیشتری از بی عدالتی نژادی مداوم و نژادپرستی سیستماتیک در سیستم عدالت کیفری ما" نامیدند. افسر ارشد DEI UC Irvine ایمیلی ارسال کرد که حکم تبرئه این پیام را منتقل می کند که زندگی سیاه پوستان برای سیستم حقوقی اهمیتی ندارد. پروفسورها گفته اند که از آموزش مواردی که در آن نژاد، خشونت ، یا پلیس نقش دارد می ترسند.

نادین استروسن، اولین زنی که ریاست ACLU و استاد بازنشسته در دانشکده حقوق نیویورک را برعهده گرفت، در مورد اینکه چگونه خودسانسوری می کند و آن را به آموزش حقوق از داخل یک پانوپتی، تشبیه می کند، آشکارا صحبت کرده است. رندال کندی، استاد حقوق دانشگاه هاروارد، که مدت ها گفته بود ترس از غیرلیبرال شدن دانشکده های حقوق بیش از حد است، در دسامبر 2020 اعتراف کرد که نظر خود را تغییر داده است. یکی دیگر از استادان حقوق هاروارد اظهار داشت که دانشجویان به او گفته اند که از شرکت در ک، امتناع کرده اند زیرا اگر از خط ایدئولوژیک خارج شوند با "مرگ اجتماعی" مواجه می شوند. هنگامی که یک استاد حقوق کالج بوستون از دانشجویانش پرسید که آیا هیچ یک از آنها فکر می کنند که ما نباید قانون اساسی را لغو کنیم؟ حتی یک دانش آموز دست خود را بلند نکرد.

در سال 2020، 176 رئیس دانشکده حقوق از انجمن وکلای آمریکا درخواست ،د که "هر دانشکده حقوق آموزش و آموزش در مورد تعصب، صلاحیت فرهنگی و ضد نژادپرستی ارائه دهد." و بنابراین در 14 فوریه 2022، ABA یک ولنتاین صادر کرد که دقیقاً این را ا،امی می کرد. ک، مسئولیت پذیری حرفه ای که همه فارغ التحصیلان حقوق باید بگذرانند، اکنون باید به وکلای بالقوه بیاموزند که وظیفه ای مانند ابراهیم کندی برای از بین بردن نژادپرستی دارند.

و بنابراین، ما به دایره کامل می رسیم، و تحقیقات قانونی مشروع را به حمایت از عدالت اجتماعی و، زم، که توسط نهادهای رسمی اعلام می شود، تلقین می کنیم. به جای استفاده از قانون برای حمایت از حقوق و آزادی های فردی، CRT (و به طور گسترده تر DEI) کل دسته های مردم را به ،وان قرب، ذاتاً فراتر از هر گونه آسیب واقعی تغییر می دهد.

در این دیدگاه، تقویت حقوق قانونی هدف نیست. عدالت و انصاف هستند. عدالت معمولاً به رفتار برابر تحت قانون یا حاکمیت حقیقت از جانب ،، که آسیب دیده اند اشاره دارد. اما این برای ،، که معتقدند ساختارهایی که قرار است این کالاهای اخلاقی را ارائه دهند، فاسد هستند، کافی نیست. و بنابراین خواسته هایی برای "سوزاندن همه چیز" یا حداقل "تغییر اساسی" جامعه وجود دارد. این یک فراخوان به انقلاب است - انقلابی که توسط بوروکرات ها اداره می شود.



منبع: https://reason.com/volokh/2025/01/14/lawless-ii-critical-theory-returns-with-a-vengeance/