قانون جزایی کارولینای شمالی قانون جزایی NC


بند برخورد متمم ششم به طور کلی حق مق، و بازجویی متقابل با متهمان خود را به متهم تضمین می کند. اگر شاهدی برای محاکمه قبلی یا رسیدگی دیگری در دسترس بود و متهم فرصت و انگیزه ای برای بازجویی متقابل از شاهد در آنجا داشت، شهادت شاهد از دادرسی قبلی را می توان در دادگاه کیفری بعدی بدون تخطی از بند مق، پذیرفت، اگر شاهد در زمان محاکمه در دسترس نیست. مدتی است که می د،م این “فرصت قبلی برای بازجویی متقابل” را می توان در مراحل مختلف دادرسی کیفری برآورده کرد. رجوع کنید به State v. Rollins، برنامه 226 NC. 129 (2013) (شهادت از جلسه دادرسی فرصت قبلی برای متقاطع فراهم شد)؛ ایالت علیه راس، برنامه 216 NC. 337 (2011) (همانطور برای شهادت به علت احتمالی استماع)؛ State v. رامیرز، (2003) (همانطور برای شهادت در جلسه استماع اوراق قرضه، اگرچه پرونده بر اساس قو،ن شایعه تصمیم گرفته شد و نه به صراحت به ،وان یک موضوع تقابل). ایالت علیه چند،324 NC 172 (1989) (همانطور برای شهادت از یک محاکمه قبلی). ایالت علیه گی،, 83 NC App. 487 (1986) (همانطور برای شهادت از جلسه انتقال نوجوانان). اگرچه در تمام آن پرونده‌ها، متهم در دادرسی قبلی حضور داشت، توسط وکیل م،ع او وکالت داشت و رسیدگی قبلی به طور طبیعی می‌توانست به ،وان بخشی از پرونده جنایی زیربنایی تلقی شود. که در ایالت علیه جوینر، 2022-NCCOA-525، ___ برنامه NC. ___ (2022)، دادگاه استیناف مفهوم فرصت قبلی برای عبور را به یک جلسه دادرسی مدنی گسترش می دهد که در آن متهم در جلسه حضور نداشت و حق داشتن وکیل را نداشت. برای جزئیات بیشتر بخو،د.

حقایق از جوینر. متهم به بهره کشی از سالمندان و تحصیل مال به بهانه های واهی متهم شده است. او با کلاهبرداری به مقتول 88 ساله اعلام کرد که خانه‌اش نیاز به تعمیر دارد در حالی که نیاز به تعمیر ندارد و برای کارهای غیرضروری صورت‌حساب را از او می‌گرفت. پس از طرح اتهامات جنایی علیه متهم، این زن طبق فصل 50C اساسنامه عمومی کارولینای شمالی به دنبال دستور عدم تماس بود. آ دستور حفاظتی 50C ممکن است در جایی جستجو شود که متهم با شاکی تماس ، غیررضایتی داشته باشد و دو طرف در رابطه صمیمی با یکدیگر نباشند. متهم در جوینر شکایت به او ابلاغ شد و اخطاریه ای مبنی بر برگزاری جلسه دادرسی دریافت کرد اما در جلسه حاضر نشد. زن شهادت داد و در غیاب متهم دستور حفاظت 50C صادر شد. قبل از محاکمه، این زن فوت کرد و او را برای شهادت در دادگاه از دست داد. دادگاه بدوی به اعتراض متهم مبنی بر قابل قبول بودن شهادت زن از جلسه 50C در دادگاه کیفری متهم رای داد. متهم در نهایت مجرم شناخته شد.

جوینر تصمیم. در دادگاه تجدید نظر، متهم پذیرش آن شهادت را به ،وان نقض بند مق، به چالش کشید. او استدلال کرد که موضوع در پرونده 50C (این که آیا متهم شاکی را تعقیب کرده است) از موضوعات موجود در دادگاه کیفری متمایز است. او همچنین خاطرنشان کرد که پرونده مدنی شاکی را تنها به نشان دادن غلبه ا، به نفع خود در مقابل استاندارد بالاتر فراتر از شک معقول در یک پرونده کیفری م،م می کند.

این تفاوت ها برای آن ها کافی نبود جوینر دادگاه موضوع را به ،وان موضوعات متمایز در نظر گرفت و حکم دادگاه بدوی مبنی بر پذیرش شهادت 50C در دادگاه جنایی به اتفاق آرا تأیید شد. طبق نظر دادگاه، بند مق، صرفاً توسط دادگاه تأمین می شود فرصت در صورتی که انگیزه ی،، برای معاینه متقابل در دادرسی قبلی وجود داشته باشد. در اینجا دادگاه متوجه شد که متهم نیز همین انگیزه را داشته است. «حکم عدم تماس نشان می‌دهد که همان موضوعاتی که در جلسه ارائه شد، موضوعاتی بود که بعداً در دادگاه کیفری متهم مطرح شد.» جوینر عملیات لغزش در ساعت 12. از آنجایی که متهم در جلسه 50C فرصت داشت از قرب، متوفی عبور کند، اما تصمیم گرفت در جلسه شرکت نکند، تلویحاً از هرگونه حق شکایت از نقض بند مواجهه چشم پوشی کرد.

همان مسائل؟ یافتن اینکه موضوعات بین یک پرونده مدنی و کیفری ی،ان است به منظور تعیین اینکه آیا متهم انگیزه و فرصت قبلی برای بازجویی متقابل از شاهد را داشته است، در جایی که موضوعات بین دو پرونده کاملاً در هم تنیده شده است منطقی است. به ،وان مثال، در جایی که یک 50 درجه سانتیگراد علیه متهم به دلیل رفتار تعقیب‌جویی مورد تعقیب قرار می‌گیرد و متهم نیز متهم به تعقیب کیفری است، مسائل ی،ان هستند یا تقریباً همینطور. یک دستور بازدارنده خشونت خانگی 50B نیز می‌تواند موضوعات مرتبط نزدیکی را در مواردی که رفتار مورد بحث در پرونده مدنی منع،‌کننده یک ادعای جنایی مرتبط باشد، ارائه دهد. شرایط در جوینر روند دادرسی – رفتار تعقیب‌گری ادعایی و رفتار ادعایی متقلبانه که در خانه شاکی رخ داده است – چندان منظم نیست. با این وجود، دادگاه دریافت که موضوعات به اندازه کافی به هم مرتبط هستند که متهم در جلسه دادگاه مدنی انگیزه مشابهی را داشت که در دادرسی کیفری داشت و این فرصت برای بازجویی متقابل برای ارضای بند مق، کافی بود. جوینر بنابراین، دیدگاهی گسترده از آنچه که «مسائل ی،ان» بین یک پرونده کیفری و موضوع مدنی مرتبط را در زمینه تعیین فرصت قبلی برای چشم پوشی متقابل و متعاقباً ضمنی از رویارویی تشکیل می دهد، در صورتی که شاهد بعداً برای محاکمه در دسترس نباشد، ارائه می دهد. در مواردی که مسائل مربوط به امور مدنی و کیفری به وضوح متفاوت است، مانند یک اقدام مربوط به حضانت کودک و یک موضوع کیفری که به کودکان مربوط نمی شود، ممکن است نتیجه متفاوتی حاصل شود.

در مورد سایر امور مدنی چطور؟ همانطور که در بالا اشاره شد، اگر یک جلسه استماع 50 درجه سانتیگراد بتواند فرصت قبلی برای متقابل ایجاد کند، به نظر می رسد که یک جلسه استماع 50B در مورد یک دستور حمایتی خشونت خانگی نیز چنین خواهد بود (همانطور که جلسات استماع در مورد درخواست برای تجدید هر یک از انواع دستورات حمایتی). به همین ترتیب، جلسات رسیدگی در مورد خاتمه حقوق والدین یا رسیدگی به تخلفات/بی‌توجهی/وابستگی ممکن است فرصت قبلی برای متقابل شدن در یک پرونده جنایی مرتبط را فراهم کند (اگرچه در این نوع دادرسی‌ها، بر خلاف متهم پرونده، متهم حق دارد از وکیل منصوب از سوی دادگاه برخوردار شود. رسیدگی به دستور حفاظت مدنی). بنابراین، عدم حضور در یکی از این جلسات، یا عدم بازجویی متقابل شاهد در یکی از این جلسات، می‌تواند به منزله چشم پوشی از حقوق رویارویی در دادگاه بعدی باشد، در صورتی که شاهد در دسترس نباشد.

این قانون احتمالاً به هر دعوای مدنی که در آن مسائل بین دعوای کیفری و دعوی مدنی ی،ان تلقی شود. می توان بسیاری از اقدامات مدنی را تصور کرد که در آن مسائل تا حد زیادی منع، کننده موارد مربوط به جنایی است. یک اقدام جرم برای حمله و ضرب و جرح ممکن است یک فرصت قبلی برای متقابل برای یک پرونده حمله جنایی مرتبط باشد. همین امر در مورد ادعای حبس کاذب مدنی و اتهام آدم ربایی، یا یک دادخواست اعدام غیرقانونی که متهم به قتل نیز متهم شده است، یا شاید حتی نقض قرارداد یا اعمال ناعادلانه تجاری در کنار اتهام کلاهبرداری جنایی. در واقع، این نمونه‌ها به طور قابل بحث مقایسه‌ای تمیزتر از آنچه که مسائل مشابه یا مشابه را تشکیل می‌دهند (در نتیجه انگیزه قبلی و فرصتی برای متهم برای بازجویی متقابل از شاهد را فراهم می‌کند) در مقایسه با دادرسی کیفری و مدنی مورد بحث در جوینر. با توجه به اینکه پرونده های جنایی معمولاً سریعتر از دعوای شکایت (برخلاف دستورات حمایتی) پیش می روند، این ممکن است بیشتر یک نگر، حدس و گمان باشد تا عملی، اما جوینر قویاً نشان می دهد که قاعده چشم پوشی نیز می تواند از این زمینه ناشی شود.

توصیه هایی برای م،عان چگونه م،عان باید به موکلان خود توصیه کنند و از این نوع چشم پوشی ضمنی از حق تقابل اجتناب کنند؟ من چند ایده دارم. برای یکی، جوینر دادگاه تصمیم خود را در یک نظر موافق از قاضی آلیتو در همفیل علیه نیویورک، 142 S. Ct. 681 (2022). قاضی آلیتو در موافقت خود (که فقط قاضی کاوانا به آن ملحق شد)، راه های مختلفی را توضیح می دهد که متهم به طور ضمنی از حق مق، و بازجویی متقابل چشم پوشی کرده است. اینها شامل رفتار م،ب متهم که به حذف او از دادگاه نیاز دارد، عدم رعایت تشریفات اخطار و مطالبه، عدم طرح بحث درگیری به ،وان یک موضوع، و عدم بازجویی متقابل علیرغم فرصتی برای انجام این کار است. در حالی که جوینر اعمال دادگاه از آ،ین دسته – نادیده گرفتن فرصتی برای عبور – در یک موضوع مدنی مرتبط، فعلاً قانون کارولینای شمالی است، برای من کاملاً واضح نیست که ا،ریت دیوان عالی ایالات متحده با این موضوع موافق هستند (مسلماً گسترده است) دیدگاه چشم پوشی ضمنی که در همفیلنظر ا،ریت توسط قاضی سوتومایور نوشته شده بود و رئیس دادگستری به همراه قاضی گورسوچ، بارت، کاگان و بریر به آن پیوستند. نظر ا،ریت در مورد چشم پوشی ضمنی بحث نمی کند، و حتی موافقت قاضی آلیتو صراحتاً این ایده را تأیید نمی کند که شهادت از استماع قبلی فرصت کافی برای متقابل بودن در جایی که متهم حق وکیل نداشته باشد. من از سابقه دیگری در دادگاه عالی ایالات متحده اطلاع ندارم که فرصت قبلی برای عبور از قاعده معافیت را برای یک موضوع مدنی مرتبط که در آن متهم در جلسه حضور نداشته و حق داشتن وکیل را نداشته باشد، اعمال کند. در واقع، در یک پیش-کرافورد در این مورد، دادگاه اعلام کرد که پذیرش شهادت از یک جلسه مقدماتی که در آن متهم حق داشتن وکیل را نداشت. نه فرصت کافی برای بازجویی متقابل پوینتر علیه تگزاس، 380 US 400 (1965). بنابراین م،عان ممکن است استدلال کنند، جوینر با وجود این، استفاده از شهادت از یک جلسه استماع بدون مشاوره به ،وان یک موضوع قانون اساسی فدرال مجاز نیست و متمم ششم متمم ضمانت رویارویی بیش از این را می طلبد. چنین استدلالی برای حفظ موضوع فدرال برای بررسی توسط دادگاه عالی ایالات متحده یا در habeas فدرال ضروری است.

به همین ترتیب، متهم در جوینر استدلال های خود را در قانون اساسی فدرال استوار کرد. م،عان باید ادعایی را بر اساس ماده I، بخش. 23 از قانون اساسی ایالتی و همچنین قانون اساسی فدرال و این استدلال را در نظر بگیرید که قانون اساسی ایالت حتی از قانون فدرال حمایت بیشتری در این زمینه دارد. به ،وان مثال، State v. Kelliher را ببینید، 381 NC 558 (2022) (پیدا ، حمایت های بیشتر در برابر مجازات های ظالمانه یا غیرعادی بر اساس قانون اساسی ایالت نسبت به مواردی که توسط قانون اساسی فدرال ارائه شده است).

به نظر دیگر، دستورات رضایت یا سایر مواردی که نیاز به شهادت ندارند، این مشکل بالقوه را برای متهمان برطرف خواهد کرد. یک دستور حفاظتی 50B ممکن است با رضایت و بدون یافته های واقعی وارد شود. در حالی که سایر انواع امور مدنی ممکن است به جای شهادت زنده نیاز به یافته یا شرطی داشته باشند، اگر شهادتی در امر مدنی وجود نداشته باشد، هیچ فرصت قبلی برای تلاقی وجود ندارد و در نتیجه هیچ چشم پوشی وجود ندارد (اگرچه این شروط احتمالاً علیه متهم در یک سند قابل قبول است. محاکمه جنایی بعدی به ،وان پذیرش طرف). در مواردی که این احتمال وجود دارد که شاهدی در یک دادرسی مدنی فعلی برای محاکمه جنایی آتی در دسترس نباشد، متهم ممکن است انگیزه ای برای رضایت یا حل و فصل یک موضوع مدنی مرتبط به گونه ای داشته باشد که از شهادت در دادگاه جلوگیری کند یا حداقل آن را محدود کند. پرونده مدنی

متهمان باید در صورت امکان، بدون حکم رضایت یا توافق دیگری که از شهادت اجتناب می کند، وکیل برای موضوع مدنی استخدام کنند و در هر گونه دادرسی مدنی مرتبط با موضوع کیفری، یک بازجویی دقیق متقابل انجام دهند. در مواردی که متهم فاقد منابع لازم برای استخدام وکیل م،ع مدنی باشد، حداقل می‌تواند با وکیل جنایی مشورت کند تا هر گونه آسیب احتمالی ناشی از جلسات دادرسی مدنی را که به پرونده جنایی سرایت می‌کند به حداقل برساند و با آگاهی کامل از خطرات به دادرسی مدنی نزدیک شود. به پرونده جنایی

در نهایت، به خاطر داشته باشید که این موضوع تنها در جایی مطرح می شود که شاهد در دسترس نباشد. که در جوینر، قرب، مسن قبل از محاکمه فوت کرد. علاوه بر مرگ، استناد به امتیاز ممکن است شاهد را برای اه، بند مق، از دسترس خارج کند. صرفاً عدم حضور شاهد به خودی خود نشان دهنده عدم دسترسی نیست. درعوض، ،ت این وظیفه را بر عهده دارد که تلاش‌های حسن نیت خود را برای یافتن یک شاهد قبل از یافتن عدم دسترسی نشان دهد. ایالت علیه کلونتس، برنامه 254 NC. 95 (2017) توسط دادگاه تایید شده است371 NC 191 (2018).

مثل همیشه، می توان با من در [email protected] با هر گونه سؤال، نگر، یا بازخورد تماس گرفت.

این آ،ین پست ما در سال است. از طرف همه ما اینجا در SOG، تعطیلات بر همه شما مبارک. شما را در سال 2023 اینجا می بینیم!


منبع: https://nccriminallaw.sog.unc.edu/16955-2/